
«شهر»؛ در برزخ یک بحران

بیستمین سال از هزاره سوم برای جهان با شوک یک همهگیری همراه بود. کابوسی بزرگ که به نظر میرسد تا پایان آن، راه درازی باقی باشد.
جوامع مختلف در مواجهه با این چالش، واکنشهای گوناگونی از خود بروز دادند و مدیریت دولتها نیز از این منظر زیر ذرهبین قرار گرفتند.
آنچه تا امروز بیشتر مورد توجه و مداقه بوده، منظر اقدامات و عملکرد حاکمیتها در قبال این بحران است اما در این میان مدیریتهای محلی و شهری، به عنوان راهبران و مجریان طرحهای پیشگیری و مقابله و همچنین متولیان کنترل کیفیت زندگی شهروندان، کمتر به بوته نقد و بررسی گذاشته شدهاند. کرونا شکافها و شکستها را در مدیریتهای شهری بیش از پیش نمایان کرد و مولفههایی نظیر حفظ تابآوری شهری، اقتصاد مبتلا به بحران شهرها و سطح توانمندی شهروندان در مواجهه با یک همهگیری (آن هم در جلد یک بحران) را آزمود.
*سایه کرونا بر سر اقتصاد شهرها
صندوق بینالمللی پول پیشبینی میکند که ضربه کرونا بر پیکر اقتصاد جهان به ۱۱ تریلیون دلار طی سال مالی ۲۱-۲۰۲۰ برسد و تا ۲۰۲۵ به ۲۸ تریلیون دلار افزایش پیدا کند. همین حالا عمده شهرهای بزرگ در جهان به ویژه آنهایی که اقتصادشان بر شانه گردشگری و خدمات استوار بوده، با خیز موجهای جدید این بیماری به رکود دیگری فرو میروند.
اقتصاد ایران نیز که تا پیش از شیوع کرونا برای دو سال در وضعیت رکود تورمی قرار داشت و نرخ تورم نقطه به نقطه آن در پایان بهمن ماه پارسال (و آغاز موج اول کرونا در ایران) به ۲۵درصد رسیده بود، بار دیگر خود را در مواجهه با تنگنای جدیدی یافت.
اگرچه کسری بودجه و تشدید رکود اقتصادی ناشی از شوک ارزی و تحریمها، بروز تورمهای بالاتر و رشدهای اقتصادی پایینتر را منجر خواهد شد اما با این وجود، کارشناسان از هر پیشبینی بلندمدت به واسطه تلاطمات در عرصه سیاست و اجتماع، شانه خالی میکنند.
در باب خسارت وارده به اقتصاد شهرها، روایتها قدری مبهمتر است. خردادماه امسال رئیس سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور، میزان اعتبارات مورد نیاز شهرداریها برای جبران زیانها و هزینههای مقابله با شیوع ویروس کرونا را بیش از یک هزار میلیارد تومان برآورد کرده بود. این رقم پیش از موج تابستانه و حالا خیز پاییزه کرونا در کلانشهرهاست.
دبیر مجمع کلانشهرهای ایران نیز اخیرا از انجام برآورد ریالی برای آسیبها و خسارتهای کرونا به کلانشهرها خبر داده و ۹ کلانشهر ایران را در زمره متضررترینها اعلام کرده است؛ که باز از این میان تهران، مشهد و کرج در رتبههای نخست خسارتدیده ها قرار گرفتهاند.
این اپیدمی، یک فشار مالی غیرقابل پیشبینی را بر دوش شهرها، مدیران شهری و شهروندان قرار داد و کندی کسب و کارها، رشد بیکاری و ورشکستگی بنگاههای کوچک و متوسط، کاهش سرمایهگذاری در اقتصاد شهر، تحمیل هزینههای مازاد پیشگیری و مقابله و… را منجر شد و بخش خدمات و گردشگری را که نبض اقتصاد بعضی شهرها بود، به چالش کشید.
اما بروز این بحران- چه در ایران و چه در جهان – در حالی رقم خورد که طی سالهای اخیر به دفعات ترکیب «تابآوری شهری» به عنوان یک مفهوم نسبتا جدید اما اساسی، بر زبان مدیران جاری شده است. مفهومی که آمادگی شهرها در مواجهه و تحمل بحرانها را گواهی میکند.
*«تابآوری شهری»؛ از شعار تا عمل
تاب آوری(Resilience) به عنوان مفهومی کلیدی، مکرر در حال رشد و فراگیری است و اهمیت آن نیز به واسطه پیوند خوردنِ قوام و دوام شهرها با الزامات و اقتضائات این بحث میباشد. خلاصهترین تعریف از این مفهوم، «دستیابی به کارکرد و توانمندی بیشتر در شهرها با هدف پاسخگویی به بحرانها در کمترین زمان ممکن است». البته عمده نهادهای درگیر در عرصه برنامه ریزی برای تاب آوری، رویکردهای متفاوتی را از حیث پیش بینی، اندازه گیری و نظارت تبیین میکنند که این تنوع ناشی از جوانی کاربرد مفهوم مذکور است.
صرفنظر از این مفاهیم نظری و حتی شیوههای سنجه آن، باید اذعان کنیم که کلانشهرها در ایران اگرچه در درجات مختلف، خود را برای بحرانهای طبیعی آماده کرده بودند اما شیوع کرونا، چالشی جدید را پیش روی آنها قرار داد. یک بحران که به اقتضای اپیدمیها، در بازهای طولانیتر ماندگار بوده و علاوه بر سلامت اجتماع؛ ارتباطات و تعاملات، ظرفیتهای اقتصادی و حتی مسیر عادی توسعه را به چالش کشیده است.
کارشناسان بر این باورند که اگرچه این بحران چالشهایی را برای حوزه سلامت جامعه ایجاد کرده اما فرصتی است تا در نحوه برنامهریزی، طراحی، توسعه و مدیریت شهرها بازنگریهای جدیدی صورت بگیرد و حتی رویکرد «تابآوری سازگاری»( Adaptive Resilience) با اعمال اصلاحاتی در خطمشی ها و ابزارها، به منظور احیای اقتصاد و حیات اجتماعی شهر، پیگیری شود.
فراموش نکنیم که تاب آوری شهری مفهومی حیاتی برای بقای شهرها و شهروندان آنها به شمار میآید و تنها به جنبه کالبدی آن نیز متوقف نمیماند و ظرفیت های بیشتری را در برمیگیرد. شهرهای تاب آور به واسطه در اختیار داشتن بستر سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، طبیعی و تکنولوژیکی و به مدد بهرهمندی از پتانسیل جلب اعتماد، مشارکت و همکاری تمامی ذینفعان و نهادهای مختلف سازمانی و اجتماعی در سطوح محلی و ملی، از ایده و آرمان به برنامه و اجرا تبدیل میشوند.
فروکاست این مفهوم نیز در شکافهای میان دولت، حاکمیت شهری و شهروندان ریشه دارد و واکنش به آن در قالب ضعف در مشارکت به واسطه بحران اعتماد اجتماعی بروز یافته و امکان تابآوری را به حداقل کاهش میدهد و متقابلا و مسیر بازتوانی و بازسازی را فرسایشی میسازد.
به هر رو، در هنگامه بحرانها بزرگترین آزمون برای مدیریتهای شهری رقم میخورد که مدعی اقتصادی تابآور هستند و زیرساختهای آن را در اختیار دارند.
*کرونا با اقتصاد شهرها چه کرد؟
اقتصاد شهرها وابسته به مشاغل خرد، بخشهای خدماتی، حمل و نقل درون و برون شهری، گردشگری و… هستند و به همین واسطه از شیوع کرونا، قرنطینه خانگی و محدودیتهای بهداشتی، اثر بیشتری در قیاس با سایر حوزههای اقتصادی میپذیرند.
خسارت ۷۳۰ میلیارد دلاری صنعت گردشگری در جهان، زنگ هشدار را برای رکود اقتصادی و رشد بیکاری در جوامع محلی به صدا درآورده است. از این میان، خسارت وارده به بخش گردشگری در ایران، به اذعان مقامهای وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی تا ۱۲هزار میلیارد تومان برآورد می شود. رقم کلانی که میتواند سرنوشت بخشی از زیرساختها و سرمایهگذاریهای صورتگرفته را به محاق ببرد.
اما سهم «بخش خدمات» در اقتصاد را نیز نباید از یاد ببریم. بررسی آمارهای جهانی حکایت از آن دارد که طی سنوات اخیر حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد از ارزشافزوده کل در کشورهای توسعهیافتهای همچون ژاپن، فرانسه، انگلستان و آمریکا در بخش خدمات بوده و سهم ۷۰ تا ۷۵ درصد از کل اشتغال این کشورها نیز در این حوزه متمرکز است. در ایران نیز حدود ۵۰ درصد از تولید ناخالص داخلی را بخش خدمات تشکیل می دهد که اگرچه از متوسط جهانی کمتر است اما باز هم جایگاه بزرگی در عرصه اشتغال و اقتصاد دارد.
برآورد دیگری نیز نشان می دهد که چیزی حدود ۷۰درصد اقتصاد کلانشهرها نیز به این عرصه وابسته بوده و میتوان پیشبینی کرد که ضربه بیکاری گسترده و کاهش درآمدهای عمومی ناشی از رکود در این حوزه برای شهرها و کلانشهرها(که عمده بخش خدمات در آن ها متمرکز است) تا چه میزان سنگین و دشوار خواهد بود.
در مجموع اقتصاد شهرها چه از جنبه حکمرانی شهری، برنامهریزی توسعهای و تامین مالی (برای پوشش خدمات و عمران شهری)، چه از وجه درآمدزایی برای شهرها و مهمتر از آن جذب سرمایهگذاریهای توسعه محور و نهایتا سطح درآمد عمومی، یک بحران جدی را به موازات اوج و فرود موجهای کرونا تجربه می کنند و بسیاری از شهرهای بزرگ دنیا به رغم ساز و کارهای مستقل در بخش حکمرانی خود، ناگزیرند از درخواست و توسل به کمک های دولت و ملی بودهاند.
*کرونا و اقتضائات مدیریتشهری تابآور و سازگار
تاب آوری ظرفیت بازگشتن از یک دشواریِ طولانی و پتانسیل موجود برای ترمیم خویشتن است. به همین استناد، برای تاب آور ساختن جوامع شهری، باید بهرهورسازی حداکثری ظرفیت ها در دستور کار قرار بگیرد و قاعده آن است که راهبری این چنین اقداماتی، بر ذمه مدیریتهای شهری باشد. البته مدیریتی که احاطه جامعی بر ظرفیتهای موجود در شهر داشته و از اختیارات کافی و وافی در چهارچوب اداره یکپارچه شهر برخوردار باشد.
تجارب جهانی نشان میدهد که مدیریتهای یکپارچه شهری برای تابآوری و در پی آن بازآفرینی، از ظرفیتهای ذیل در بازه شیوع کرونا، بهره گرفتهاند:
۱. قدرت کنشگری جامعه مدنی و شبکههای اجتماعی
جنبه فرسایشی بحران کرونا و ماندگاری آن در جوامع محلی به عصیانهایی منجر گردید که از کمتوجهی به اقتضائات تا حتی تقابل با پروتکلهای بهداشتی وضع شده را شامل میشد. به نظر میرسد در چنین موقعیت دشواری، استفاده از ظرفیت اجتماعی و قدرت کنشگری جامعه مدنی و شبکههای اجتماعی میتواند همگرایی و همراهی بیشتری را در میان عامه جامعه رقم بزند.
شورای اروپا (Council of Europe) در گزارشی به اثرات بهرهگیری از ظرفیت فضای مجازی برای هدایت کنشگریهای اجتماعی و ارتقای تابآوری جامعه میپردازد و تجارب شهرهای مختلف دنیا در ایجاد کمپینهای شهری و محلی با استفاده از این پتانسیل را شرح میدهد.
برای نمونه در شهر لوبلین (لهستان)، مرکزی برای افراد داوطلب، به اتکای شبکههای اجتماعی ایجاد شد تا کار تولید تجهیزات بهداشتی برای ارائه به مراکز درمانی و بیمارستانی را پیگیری کند. به مدد تعاملات مجازی، افراد داوطلب در خانههای خود دست به تولید چنین محصولاتی میزنند. این برنامهها به موازات کمپین «#درخانه_بمانیم» اجرا شد و در کنار آن نیز پایگاهی مجازی شکل گرفت که بستر به اشتراکگذاری خدمات و مشاغل تعطیل شده از کرونا بود تا مردم به اقتضای نیاز خود، محصولات یا خدماتی که از دسترس خارج شده را جستجو کرده و دریافت کنند.
در لیسبون (پرتغال) یک شبکه مجازی تعامل و همبستگی برای شهروندان داوطلب راهاندازی شد و مدیران شهر وبسایتی را با شعار «همه برای همه»، به جهت جمعآوری کمکهای نقدی و غیرنقدی در جهت حمایت از آسیبپذیرترین اقشار ایجاد نمودند.
اهالی و ساکنان دوبلین (ایرلند) نیز پروژه توسعه جامعه را با شعار، «در کنار هم اما با رعایت فاصله» راهاندازی کردند که هدف آن کمک به مردم برای حفظ سلامت جسمی، روحی و روانی بود تا انزوای ناشی از قرنطینه، افراد را به بحرانهای روحی و جسمی دچار نکند. این پروژه که بر بستر شبکههای اجتماعی و فضای مجازی ترویج میشد؛ لیست وسیعی از فعالیتها و خدمات مشارکتی و داوطلبانه را در بر میگرفت و توامان مردم را تشویق به رعایت پروتکلها مینمود. از این جنس اقدامات، در کشورهای مختلفی با سبک و سیاق و ابزارهای مختلف، انجام گرفت و نتایج مطلوبی را در راستای پایدارسازی جامعه در پی داشت.
۲. استفاده عملی از ظرفیتهای علمی
بیماری کرونا، بیش از ۳.۹میلیارد نفر را در سال ۲۰۲۰ به قرنطینه کشاند و سبک زندگی و نوع تامین نیازشان را دگرگون نمود، شماری از استارتآپها و شرکت های فنآور نیز با سرعت ظرفیت خود را در جهت تامین نیازهای جدید بهروزرسانی کردند و خدماتی را در راستای پاسخ به این ضرورت تعریف نمودند. اقدامی که به انتفاع آنها نیز منجر شد.
اما همین ظرفیت علمی و تجربی مراکز دانشگاهی، شرکتهای دانشبنیان، استارتآپها توامان توانست به کمک ایجاد سامانههای مدیریت هوشمند بحران (به منظور شناسایی بیماران) و تامین زیرساختهای لازم برای تحلیل مکان بیاید تا امکان پیگیری و ارائه خدمات درمانی را برای متولیان امر در شهرهای بزرگ فراهم کند.
البته این بحران تلنگر دیگری هم داشت و برای مدیران شهری انگیزه حرکت به سمت توسعه زیرساختهای شهر هوشمند(smart-city) بود.
برای نمونه، در بحبوحه اوجگیری این بیماری، شماری از شهرهای جهان، پروژه ردیابی هوشمند مسیر شیوع بیماری را برای افراد مبتلا و جامعهای که احتمالا از آنها تاثیر پذیرفته، به مرحله اجرا درآوردند و توامان با بهکارگیری محدودیتهای قرنطینهای هوشمند، توانستند در موج اول این بیماری، کنترلهای خوبی را رقم بزنند.
کرهجنوبی یکی از مصادیق این بحث است. کشوری که اگرچه در نزدیکی کانون شروع بحران(چین) قرار داشت اما تمام سرمایهگذاریهای خود را در حوزه شهرهای هوشمند به کار گرفت تا موج نخست این بیماری را در کلانشهرهایش کنترل کند. چهارمین اقتصاد بزرگ آسیا به مدد رهگیری و نظارت هوشمند بر مبتلایان قطعی و احتمالی، موج این همهگیری را مدیریت کرد و توانست زودتر از عمده کشورها، کسب و کارها را در شهرهای بزرگ فعال نموده و حیات را به رگهای اقتصاد شهری بازگرداند.
شهر آگرا در هند نیز تجربه مشابهی را در بهکارگیری ابزارهای تحلیل داده، برای ردیابی موج همهگیری داشت. در این شهر، خدمات تله مدیسین نیز با ابتکار استارتآپها به مرحله اجرا درآمد و از پلتفرمهای خدمات پزشکی برای ایجاد دسترسی بیماران به مشاورههای درمانی و نیاز دارویی، بدون مراجعه مستقیم به مراکز مرتبط بهره گرفته شد.
در نمونهای دیگر در سیاتل آمریکا، تعاملات ایجاد شده توسط تیمهای نوآور شهری میان چندین سازمان متولی و گروههای مردم نهاد، به ردیابی بیش از ۷۰۰۰۰۰ قطعه تجهیزات حفاظت شخصی و بهداشتی در روزهای آغازین همهگیری منجر شد و مدیریت خوبی را در بخش تامین کالاهای بهداشتی و عرضه آنها رقم زد. توامان با استفاده از یک برنامه بسیار کارآمد، مراکزی که برای تست گرفتن از بیماران احتمالی در این سطح شهر تعریف شده بود، تحت پوشش قرار گرفت و روند نوبت هی آنها به صورت هوشمند، مدیریت شد تا از ازدحام و شلوغی، جلوگیری به عمل آید.
۳. کرونا و اقتصاد شهری
یک دغدغه بزرگ در بحرانهای اپیدمی، تشدید نابرابریهای اجتماعی و رفاهی است. چنانکه گروههای کمبرخوردار، به همه محدودیت های موجودشان باید چالش دسترسی به خدمات و امکانات بهداشتی و درمانی را نیز بیافزایند.
از سوی دیگر، فشار اقتصادی ناشی از تعطیلی، قرنطینه و رکود کسب و کارها و توامان بروز یک سکته در بخش گردشگری و خدمات و… اقتصاد شهرها را به تنگنای جدی کشانده و به نوعی بر معیشت عمومی اثرگذار است.
در این میان، حجم خسارتها تنها به شهرهای کوچک محدود نمانده و کلانشهرهای پیشرفته نیز با بحرانهای اقتصادی جدی دست و پنجه نرم میکنند. برای نمونه، کمبود بودجه برای شهری نظیر سانفرانسیسکو طی دو سال مالی آینده تا ۱.۷ میلیارد دلار تخمین زده می شود. این کمبود، شکاف بزرگی میان برنامههای اجرایی و طرح های عمرانی این شهر و درآمد و ذخایر مالی آن ایجاد می کند. در واقع این بحران ناشی از اپیدمی کرونا بوده که حجم کمبود بودجه احتمالی برای سانفرانسیسکو را از ۴۵۰میلیون یورو به چیزی حدود ۱.۱ تا ۱.۷ میلیارد دلار افزایش داده است.
پیش بینی دیگر، از دست رفتن ۴.۸ تا ۷.۱ میلیارد دلار درآمد برای شهر نیویورک است. جالب خواهد بود اگر بدانید که بنا به برآورد بانک جهانی، میزان خسارت وارده به شهر بیروت لبنان بهن واسطه انفجار وحشتناک اخیر که به خرابی های جدی منجر شد، چیزی حدود ۴.۶میلیارد دلار است. این رقم حجم خسران وارده به شهرهای بزرگ را از منظر اقتصادی آن شفاف تر می سازد و مسیر دشوار بازسازی اقتصادی را شفاف تر می سازد.
اما ابعاد خسارت این اپیدمی برای شهرهای مختلف متفاوت است. در ژاپن با تداوم دورکاری در شرکتها، بنگاه های اقتصادی و… بخشی از جمعیت شهر توکیو مهاجرت معکوس داشته و عازم مناطق روستایی شده اند. به استناد آمارهای اعلامی از سوی مجمع جهانی اقتصاد در ماه سپتامبر ، ۳۰،۶۴۴ نفر از توکیو نقل مکان کردند که این رقم نسبت به سال گذشته ۱۲.۵ درصد افزایش داشته است. اگرچه این اتفاق به برنامه های دولت برای احیای مناطق مذکور و در کلیت آن به اقتصاد این کشور کمک خواهد کرد اما حیات اقتصادی شهرهای بزرگ این کشور را در آتیه با چالش هایی مواجه می سازد.
در قاره آفریقا، مناطق شهری میزبان ۶۰۰ میلیون نفر جمعیت است و بیش از ۵۰درصد از تولید ناخالص داخلی منطقه را تشکیل می دهند. این نسبت حتی برای کشورهایی مانند بوتسوانا، اوگاندا، تونس و کنیا بیش از ۷۰ درصد برآورد می شود. تقریباً یک سوم تولید ناخالص داخلی ملی (۳۱درصد) به طور متوسط از بزرگترین شهر کشورهای آفریقایی تأمین می شود. به همین ترتیب ، سهم اقتصادی شهرهای منطقه بسیار بیشتر از سهم آن ها از جمعیت است. اثرات کویید۱۹ بر اشتغال در مناطق شهری شدید خواهد بود. با توجه به بخش های اقتصاد شهری (تولیدی و خدماتی) که در حال حاضر ۶۴درصد از تولید ناخالص داخلی در آفریقا را تشکیل می دهند ، انتظار می رود که اقتصاد شهرهای بزرگ آفریقا ضربه بزرگی از این بیماری بپذیرد.
در ایران نیز اگرچه مدیریت بحران کرونا، در مرکز انجام می شود اما شهرها و ستادهای استانی مقابله با کرونا، بخشی از دغدغه خود را بحران اقتصادی و چه بسا در پی آن بحران های اجتماعی ناشی از این بیماری عنوان می کنند.
اگرچه ارقام دقیقی از خسارت وارده به شهرها ارائه نمی شود اما همان کلیتی که در گفتار مسئولان بیان می شود، چالش های آینده را تصویر می کند.
۴.پسا کرونا، بازآفرینی شهری و شهرهای هوشمند
پیرامون تصویر احتمالی شهرها در دوران پساکرونا بحثهای زیادی در گرفته است. طبیعتا اولین گام مسئولان و متولیان امور شهری، بازنگری در مفهوم تاب آوری شهری و تعمیم و گسترش آن به بحران های پیچیده ای همچون اپیدمی ها خواهد بود.
در سمت و سوی دیگر، شهرها با توجه به اثرات بلندمدت کرونا بر اقتصادشان، احتمالا با تشدید پدیده فقر، مهاجرت از از شهرهای کوچک و روستاها و رشد سکونتگاه های غیررسمی روبه رو خواهند بود. تعطیلی بنگاه های اقتصادی کوچک و متوسط و به چالش کشیده شدن سرمایه گذاری ها در کنار کُند شدن مسیر ورود سرمایههای جدید، می تواند تا سالها اثرات این بحران را ماندگار سازد و هزینه مدیریت های شهری را به موازات کاهش درآمدها، افزون سازد.
ماحصل این رویه، کُند شدن جریان توسعه و فعالیت های عمرانی است (البته که کلانشهرها پیش از این چالش های اقتصادی متعددی داشته و کرونا بر شدت آنها خواهد افزود).
در حال حاضر قریب به ۱۰ میلیون نفر در کشورمان در سکونتگاه های غیررسمی اسکان دارند و همین امر باعث شده تا چیزی در حدود ۱۸درصد جمعیت شهری عملا به رسمیت شناخته نشوند. هزینه هایی که فقط برای مهار رشد این جمعیت و مساحت سکونتگاه های آن ها باید صرف شود، ارقام کلانی خواهد بود که مدیریت های شهری در تامین آنها نیازمند حمایت دولت هستند.
با وجود همه چالش های فعلی، به نظر می رسد اگر یک نگاه بلندمدت و واقف بر وضع موجود شکل بگیرد؛ توان برنامه ریزی این بار با رویکرد بازآفرینی در شهرها را خواهد داشت. نگاهی که تحریک تقاضا در بخش های دارای مزیت را دنبال می کند و اقتصاد شهری را ازمنظر پتانسیل های منطقه ای مورد توجه قرار می دهد.
حرکت مدیریت های شهری به سمت هوشمندسازی می تواند هم از هزینه های شهر در آینده بکاهد و هم شهرها را دربرابر بحرانهای آتی پایدارتر سازد.
اما کارشناسان امر معتقدند؛ شهرهایی از بحرانهای آینده با خسارتهای کمتری عبور می کنند که ،انعطافپذیری بیشتری در واکنش نشان دادن به بحرانها داشته و ماهیت ناگهانی و غیرقابل پیش بینی بحران های شهری را بپذیرند و برای آن پیش بینی داشته باشند.
ایجاد مدیریت واحد شهری و فراهم آوردن بانک جامع داده های شهری با هدف مدیریت بحران در کمترین زمان ممکن، اقدام اصلاحی دیگری است که باید در مدیریت های شهری به کار گرفته شود. طبیعتا هر میزان مدیریت شهر چهارچوبمدار باشد، واکنش آن در برابر بحران کارآمدتر خواهد بود.
فراموش نکنیم که شهرها به مثابه ماشین های پیچیده انسانی از شبکه خدمات مختلف ، نیازها ، معیشت و رفتارهای اجتماعی شکل گرفته و معنا پیدا می کنند. درهم پیوستگی و وابستگی بسیاری از سیستم های شهرها به معنی هماهنگی برای دستیابی به انعطاف پذیری موثر است. بررسی خطرات سیستم های منفرد و همچنین پیگیری برای تقویت همبستگی میان سیستم ها امری ضروری خواهد بود.
خاتمه این مطلب، یادآوری یک نکته است: بنا به گزارش سازمان جهانی کار، در یک قرن گذشته ۷بحران مختلف (از جنگ های جهانی بگیرید تا اپیدمی ها و بحران های سیاسی و اقتصادی) جهان را تکان داده و به نوعی حیات و سبک زندگی مردم را متاثر از خود ساخته است. در گیر و دار شیوع بیماری کرونا که تا به امروز میلیون و دویست هزار نفر را به کام مرگ کشانده، ذکر این نکته ضروری است که اگرچه این بحران به مثابه دیگر موارد گذشته به پایان خواهد رسید اما آینده را نمی توان بدون بحران های جدید تصویر کرد پس این سوال سخت را مکرر باید از خود بپرسیم که آیا ما به غایت برای آزمون های بعدی تاب آور خواهیم بود؟
فراموش نکنیم بحران ها انگیزه ای برای تغییر هستند. تغییر در مسیر آموختن، اصلاح گری و ارتقا.
تبیین یک مدینه فاضله از پس یک بحران خطایی بزرگ است اما مدیریت هوشمند و خلاق می تواند نه یک شکل ایده آل که لااقل یک تصویر مقبول را در پس بحران از خود ارائه کند.
برچسب ها:
نظر دهید